مشهدی در منا ...
دوبــاره فـــاجعـــه گردید
جهـان در انـدوه و مــاتم
زمین میلــــرزد از غصه
منــا شد مشهـــــــــد عالم
ستم بــازم شده تکـــرار
منا در خاک و خون رنگین
نفسهــا خـامــوشند و دل
بسوزد از غمـی سنگین
سکـوت در عین هوشیاری
از آن آل سعـــود پیداست
خبر پیچیده در عــــالــــم
به بانگ آه و وا ویلاست
یمن در آتش و دود است
جنایتهـــا کــه دائـــم شد
همه مشتها گــره کــرده
به سمت آل ظـالــــم شد
دگـر تکــرار شد تــاریخ
نه میزبانند و نـه یــاری
دگر ثابت شده این قـــوم
پـر از ظلمند و بیمـــاری
از این غم جمله در جشنن
که انگــار اتفـــاقی نیست
نمی خـواهند بدانند که ...
قصور از کی ؟ مقصر کیست
مسلمانان ، دگــر این قــوم
به حج و رتبه درخور نیست
فشار بر عــــالمـی مهمــان
طواف در کعبه با زور نیست
منا شد با هــــزار پـــرواز
شکــوه حـج چـه زیبا شد
نگــــــــاه حـجت غــــایب
منا با عشق چه رویا شد
قلــم می لـــرزد از دستم
دلـــم می سوزد از غصه
بیا حــاجی قبـــول حــجت
نوشتم از تــو مــن قصه
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا