بندر عباس (خلیج همیشه فارس)
***
از جنوب کشورم نویسم
از خلیج فارسم این نویسم
بندری بلندای وجودش
با قامت پاک آن گنویش
از دریای نیلگون خدایی
از گرمی و شرجی و صفایی
عطر بوی خوش سید مظفر
گلدسته و روی سید مظفر
نخلهای بلند و برکت و نون
ایثار و زخود گذشته از جون
اینجا هوایش گرم و شرجی
دلها همه عاشقند به گرمی
مردم همه در کار و تلاشند
محتاج کسی دگر نباشند
از نعمت دریای زلالش
از ماهی و روزی حلالش
از نسیم و موج رویا یی اش
از جزر و مد اون خدایی اش
از بوسه موج روی سنگچین
از زوزه باد و خاک رنگین
اینجا همه دست ناکسان بود
کوچه ها قدوم دشمنان بود
یک روز همه شدند دلاور
رفتند همگی به جنگ کافر
از خون شهید و جان گذشتن
بر اهل و عیال خود گذشتن
تک تک جزایرش شده امن
پرچم سه رنگش همه جا صحن
هر روز شود به قلهٔ رشد
آباد شود به رتبهٔ خود
با جنگ و جهاد و غیرت و پاس
گشته خلیجم همیشگی فارس
***
نوپا
بندر عباس 14 مهر 1386
شب است و گیتی غرق در سیاهی
شب بلند است و سیاهی پایدار ، ولی
باور به نور و روشنایی است ،
که شام تیره ما را ، از تاریکی می رهاند
و از دل شبهای یلدا ، جشن مهر و روشنایی به ما ارمغان می رساند
تیرگی هاتان در دل نور خاموش باد ،
شب یلدا را به نور قرنها قدمت جاری نگه داریم . . .
با سلام
این کار ار داری می کنی عواقب بدی به انتضارت است مطمئن باش