به نام خدا
اجازه بده ...
اجازه بده ، شعرم را چنین آغاز کنم
قلم و دفتر ذکرم را میان ساز کنم
اجازه بده ، اگه خدای من راضی شد
آنچه را نگفته ام ز قفل ذهن باز کنم
اجازه بده ، تا نفس در سینه می تپد
بر جمال و جسم نکته های نو ناز کنم
اجازه بده ، چکه های عاشقانه را
تا وصال و صحبت و نگاه عشق راز کنم
اجازه بده ، به عمق مطلب شنا کنم
قطره قطره حس گفته ها را ابراز کنم
اجازه بده ، تا رسیدن به مقصد خود
به سرای شاعرانه هرجا پرواز کنم
اجازه بده ، چو نم نم باران بهار
بس نویسم و دوباره نکته ام باز کنم
اجازه بده ، به عشق و امید و رتبه ام
دستم را به سوی خدای خود دراز کنم
اجازه بده ، نگم شاعرم ، اهل دلم
اجازه بده ، اسرار درون ، ایجاز کنم
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
سلام آقای حسینی
به نظر من بهتره بیشتر دقت کنی و خیال پردازانه تر شعر بگی
نظر خواسته بودی دیگه
موفق باشی
نتایج انتخابات در هریکنده:
ww.talangorr.blogfa.com
سلام
شما لینک شدید
با شعری به روزم.
اصفهان سبز،سیاه پوش می شود!
سلام
مگه معنی ایجاز خلاصه کردن نیست؟
سلام.
وبلاگ شما هم خیلی جالب و خوبه.
امیدوارم موفق باشید.
بای
من هنوز منتظر جوابم.توی بیت آخرتون ایجاز واسه چی استفاده شده؟
سلام خسته نباشی
با یه سوال اساسی اپم لطفا بیا نظرتو بگو
مرسی گلم
موفق باشید
ممنون از حضورتون در وبلاگم
امیدوارم همیشه در تمام مراحل زندگیتون زیر سایه امام زمان موفق باشید...